
داستان یک مدیر، یک بحران و یک فرصت
بررسی و خرید کتاب "تقلا"
آزمایش ایدهها، سریعترین راه برای سنجیدن فرضیات شما در برابر واقعیتهای بازار است.
معرفی کتاب "تقلا"
چی میشه وقتی فقط پنج هفته وقت داری تا یه برند رو از مرگ نجات بدی؟
این سؤالیه که توی کتاب “تقلا” نوشته مارتی نیومایر با اون مواجه میشیم. “تقلا” با یه بحران جدی شروع میشه. دیوید، یه مدیرعامل تازهکار، یهشبه از جلسهای اضطراری سر درمیاره. جلسهای که توش بهش میگن فقط پنج هفته وقت داره که شرکت در حال سقوطش رو از بحران نجات بده، وگرنه باید بره دنبال یه شغل جدید. اون هم مثل خیلی از ما، اول سراغ راهحلهای امتحانشده میره: برنامههای استراتژیک کلاسیک، تحلیلهای بازار، پیشنهادهای مشاورها و… ولی هیچی جواب نمیده. زمان داره تموم میشه و امیدش هم همینطور.
نیومایر با روایتی جذاب و سریع، مفاهیم “استراتژی چابک” و “تفکر طراحی” رو در قالب یه داستان واقعی و پرهیجان نشون میده. و از ابزارهایی مثل پنج پرسش استراتژی و پنج اصل طراحی، شش کلاه تفکر و … استفاده میکنه، تا خواننده یاد بگیره چطور میتونه برند خودش رو در کمترین زمان به سطح بالاتری برسونه و توی بازار بدرخشه.
این کتاب بیشتر از یه راهنمای خشک کسبوکار، یه روایت پرماجرا و آموزندهست که بهخوبی استرس و چالشهای دنیای واقعی کسبوکار رو توصیف میکنه و به مخاطب حس همراهی در مسیر تحول برند میده.
اگر دوست داری ببینی چطور میشه توی بحرانهای بزرگ کسبوکاری، تصمیمات درست گرفت و یه برند موفق ساخت، این کتاب رو از نشر آریاناقلم با ترجمه سوگل نوروزیطلب از دست نده!
بخشی از کتاب
از ژانویه که دیوید بر سر کار آمده، ارزش شرکت افت کرده بود. موانعی خارج از کنترل او سر راهش سبز شدند. اقتصاد متزلزل بود. مردم دیگر آنقدرها به سفر نمیرفتند. کشور بر امور داخلی متمرکز شده بود. اما دیوید با تمام توان تلاش میکرد؛ حتی نظر اندی هم همین بود. اندی و دیوید رابطه دوستانهای داشتند. اندی استادی دلسوز بود و دیوید نیز شاگردی جوان و آیندهدار. دیوید بدون حمایتهای بیدریغ این موسس بانفوذ بیگ اسکای، هیچگاه به مراتب شغلی بالا نمیرسید.
راننده گفت:«ببخشید که میپرسم…» دوباره همان چشمها توی آینه بود. «برایتان مشکلی پیش آمده؟ به نظر خیلی… چطور بگویم… پریشانید.»
دیوید به صندلی تکیه داد و گفت:«حواستان به رانندگیتان باشد.»
میانه خوبی با رانندههای حراف نداشت و این یکی به نظر می رسید از آن وراجهای تمامعیار است.
حقایق جالب راجعبه "تقلا"
چرا مارتی نیومایر این کتاب رو بهعنوان یه داستان نوشت؟
نیومایر از اول هدفش این بود که مفاهیم استراتژی چابک و تفکر طراحی رو به جای یک کتاب خشک، در قالب داستانی هیجانانگیز منتقل کنه. اون در مصاحبههاش گفته که بهترین روش برای آموزش استراتژی، داستانگویی و استفاده از عناصر داستانی مثل هیجان و تعلیقه تا خواننده بتونه حس واقعی استرس، تصمیمگیری، و نوآوری رو تجربه کنه
میدونستی که نیومایر یه گروه به نام Scramble Advocates ساخت؟
قبل از انتشار کتاب، نیومایر با هجوم درخواستها مواجه شد، به همین خاطر یه گروه به نام Scramble Advocates راهاندازی کرد تا طرفدارای مشتاق بتونن نسخههای پیشانتشار کتاب رو دریافت کنن و در جلسات آنلاین با نویسنده شرکت کنن. این حرکت کمک کرد تا خوانندهها بیشتر با مفاهیم کتاب آشنا بشن و از آموزههاش در محیطهای کاری خودشون استفاده کنن.
نیومایر چطوری از طراحی گرافیک به برندینگ رسید؟
مارتی نیومایر قبل از شهرتش در دنیای برندینگ، یک طراح حرفهای و نویسنده در حوزه دیزاین بود. او در دهه ۱۹۷۰ و ۸۰ کارش رو به عنوان گرافیک دیزاینر شروع کرد و دیدگاه جدیدی نسبت به نقش طراحها در کسبوکار داشت. به گفتهی خودش، او باور داشت که طراحها میتونن با ترکیب خلاقیت و تحلیل منطقی، بین هنر و تجارت پل بزنن و بر اساس همین ایده، بعدها کتابهایش رو نوشت.