راهنمای بی‌رحمانه برای کنترل مردم

بررسی و خرید کتاب "شهریار"

زیرا مردمِ عامی همیشه بنده‌ی ظاهرند و سرانجامِ کار و جهان آکنده است از مردمِ عامی.

معرفی کتاب "شهریار"

تصور کنی پادشاه شدی و برای اینکه بفهمی باید چیکار کنی، نیاز به یک کتاب راهنما داری،‌ تبریک می‌گم، هم برای مقام جدیدت، هم بخاطر اینکه نزدیک به ۵۰۰ سال پیش، نیکولو ماکیاولی این راهنما رو در قالب یک کتاب نوشته.

ماکیاولی شهریار رو وقتی نوشت که دیگه همه‌چی رو از دست داده بود. نه سمت دولتی داشت، نه جایگاهی، نه اعتباری. با یه ذهن پر از تجربه, نشست توی روستا و شروع کرد به نوشتن. این کتاب رو نوشت تا تقدیمش کنه به لورنزو مدیچی، شاید یه راهی باشه برای برگشتنش به صحنه سیاست.
توی مقدمه‌ی کتاب، یه مثال بامزه و هوشمندانه وجود داره. می‌گه کسی که بالای کوه ایستاده، بهتر می‌تونه دشت رو ببینه. و کسی که توی دشت ایستاده، نمای واضح‌تری از کوه داره. حالا که خودش از بیرون بازی به سیاست نگاه می‌کنه، می‌تونه شفاف‌تر ببینه و بهتر بنویسه و دقیقاً همین‌جاست که لحن کتاب شکل می‌گیره. که نه نگاه بالا به پایین داره، و نه خیلی فروتنانست. فقط از دید کسی که سیاست رو تجربه کرده و حالا داره بی‌پرده روایت می‌کنه، نوشته شده.
به همین خاطر کلیسا و خیلی از افراد از این کتاب متنفر بودن. گفتن این دیگه آخر خط فساده و گذاشتنش تو لیست سیاه. ولی خب، همین کار باعث شد همه مخفیانه بخوننش؛ از اشراف‌زاده‌ها تا روشنفکرا. حتی ناپلئون وقتی داشت نقشه‌ی فتح اروپا رو می‌کشید. یه نسخه‌شو همیشه همراه خودش داشت و همون دیدگاه معروف ماکیاولی که بهتره ترسناک باشی تا دوست‌داشتنی انگار شعارش شده بود. نظرات ضد و نقیضی درباره دیدگاه ماکیاولی در طول تاریخ وجود داشته و خیلی از حاکمان با اینکه دیدگاهش رو قبول داشتن و اجراش می‌کردن، برای افزایش مقبولیت، در ملا عام باهاش مخالفت می‌کردن.

راستی جمله معروف “هدف وسیله رو توجیه می‌کنه” با اینکه به بخاطر دیدگاه این کتاب به ماکیاولی نسبتش می‌دن، ولی خودش هیچوقت این جمله رو نگفته. نزدیک‌ترین چیزی که ماکیاولی به این جمله‌ گفته در فصل ۱۸ کتابه که گفته مردم نتیجه رو می‌بینن نه روش رو. خوندن کتاب برای آشنایی با ماکیاولی، سیاست و کمی تاریخ خالی از لطف نیست. اگه دوست داشتی راهنمای ماکیاولی رو بخونی، می‌تونی با ترجمه‌ی خوب داریوش آشوری از نشر آگاه شروع کنی.

تصویرسازی با الهام از چهره‌ی نیکولو ماکیاولی
تصویرسازی با الهام از چهره‌ی نیکولو ماکیاولی

بخشی از کتاب

زخم را یک‌باره میباید زد تا دردِ آن اندک-اندک از یاد برود، و نیکی را خُرد‌ه‌-خُرده می‌باید کرد تا مزه‌یِ آن دیرتر از یاد برود، و بالاتر از همه، شهریار می‌باید با مردمِ خویش چنان سر کند که هیچ پیشامدی، چه خوب چه بد، رفتارِ وی را دگرگون نکند، که درشتی پیشه کردن در روزگارِ دشوار کاری ست بی‌هنگام، و نرمی پیشه کردن نیز کاری بیهوده، زیرا وی را ناگریز از آن می‌دانند و از او سپاسگزار نخواهند بود.

حقایق جالب راجع‌به "شهریار"

ماکیاولی شهریار رو توی ۱۵۱۳ نوشت، ولی تا زنده بود کسی اجازهٔ چاپ نداد. کتاب اولین‌بار در ۱۵۳۲ یعنی پنج سال بعد از مرگش چاپ شد، اون هم با مجوز پاپ کلمان هفتم، کسی که خودش از خاندان مدیچی بود. همون خاندانی که ماکیاولی رو از سیاست انداخته بودن بیرون.

ترجمه‌ی انگلیسی شهریار تا سال ۱۶۴۰ چاپ نشد، اما خیلی قبل‌تر از اون، شکسپیر و نمایش‌نامه‌نویس‌های الیزابتی از واژه‌ی ماکیاولی برای شخصیت‌های خبیث و حلیه‌گر استفاده می‌کردن. یعنی هنوز کتاب به زبانشون ترجمه نشده بود، ولی اسم ماکیاولی نماد شر و سیاست‌ورزی بی‌اخلاق شده بود. ماکیاولی قبل از اینکه خونده بشه، فهمیده شده بود.

در ۱۵۵۹ کلیسای کاتولیک شهریار رو گذاشت توی فهرست کتاب‌های ممنوعه. اما همین ممنوعیت باعث شد اشتیاق برای خوندنش توی کل اروپا بالا بره. نسخه‌ها قاچاقی دست‌به‌دست می‌چرخیدن و بحث‌ها و تفسیرهاش تا قرن‌ها ادامه پیدا کرد. شهریار با وجود سانسور، تبدیل شد به پرفروش‌ترین و شاید پرخواننده‌ترین رساله‌ی سیاسی عصر رنسانس.

ناپلئون نسخه‌ای از شهریار رو داشت که کلی حاشیه‌نویسی کرده بود. بعد از شکست واترلو، این نسخه رو توی کالسکه‌ش پیدا کردن و ارتش پروس به‌عنوان غنیمت جنگی برداشتش.

بیشتر کتاب‌های سیاسی اون دوره به زبان لاتین بودن. زبانی که فقط افراد کمی می‌تونستن بخونن. ولی ماکیاولی سراغ زبان فلورانسی رفت، زبانی که مردم عادی می‌فهمیدن. چون می‌خواست حرفش مستقیم به گوش همه برسه. همین کار باعث شد دامنه‌ی تأثیرش خیلی بیشتر از بقیه بشه.

خرید کتاب شهریار

نویسنده
نیکولو ماکیاولی
مترجم
داریوش آشوری
ناشر
نشر آگاه
تعداد صفحه
216
این کتاب فعلاً موجود نیست، اما اگه دوباره برگرده، فوراً روی سایت قرار می‌گیره.

احتمالا خوشتون بیاد

این یک سایت آزمایشی است
ساخت با دیجیتس
پیمایش به بالا