
عکاسی چطور جامعه رو تغییر داد؟
بررسی و خرید کتاب "جامعهشناسی عکاسی"
عکاسی فوقالعاده به دوربین یا لنز مربوط نمیشود، بلکه به شخص پشت دوربین مربوط است.
معرفی کتاب "جامعهشناسی عکاسی"
اگه عاشق عکاسی باشی، یا حتی فقط بخوای بدونی عکاسی چه تأثیری روی فرهنگ و جامعه گذاشته، “جامعهشناسی عکاسی” یکی از اون کتاباست که حتماً باید یه نگاهی بهش بندازی. ژیزل فروند توی این کتاب، با دقت و عمق زیادی نشون میده که عکاسی از همون روزای اول اختراعش فقط یه هنر ساده نبوده؛ بلکه نقشی مهم توی سیاست، فرهنگ و حتی زندگی روزمرهی مردم داشته.
فروند با روایتهایی جذاب، تاریخ عکاسی رو روایت میکنه. از وقتی که مردم با تعجب به اولین عکسها نگاه میکردن، تا زمانی که عکاسی تبدیل شد به ابزاری برای ثبت لحظات تاریخی، مبارزات سیاسی و حتی تبلیغات. انگار میخواد بهت بگه پشت هر عکس، یه داستان وجود داره و هر تصویر، حرفی برای گفتن داره. مثلاً یکی از چیزهای بامزهای که کتاب میگه اینه که اون زمان که تازه عکس استودیویی مد شده بود، استودیوها پر از کتابهای شیک و نفیس بودن و آدما میرفتن اونجا، ژست کتابخوندن میگرفتن تا تو عکس باهوشتر و فرهیختهتر به نظر بیان.
یکی از بخشهای خیلی جالب کتاب، جاییه که فروند دربارهی نقش سیاسی عکاسی صحبت میکنه. مثلاً نشون میده که چطور یه عکس میتونه افکار عمومی رو تغییر بده یا یه پیام رو توی کل دنیا پخش کنه. این نگاه باعث میشه عکاسی رو نه فقط به عنوان یه هنر، بلکه به عنوان یه ابزار قدرت ببینی.
در کل، اگه برات سواله که چطور یه تکنولوژی ساده مثل عکاسی، تبدیل شده به یکی از تأثیرگذارترین ابزارهای اجتماعی، این کتاب جواب خوبیه. ترجمه این کتاب رو مریم وحدتی انجام داده و نشر آبان منتشرش کرده.
بخشی از کتاب
هر کشف فنی عظیم همواره منشأ بحرانها و بلایاست. حرفههای کهن ناپدید میشوند و مشاغل نو سر بر میآورند. وانگهی، ظهور این اکتشافات، بهمعنای پیشرفت است، گرچه حرفههای مورد تهدید، نشان محکوم به زوال باشند. در هنگامهی اختراع عکاسی، تحولی آغاز شد که طی آن هنر پرتره (به شکل نقاشی رنگروغن، مینیاتور و گراورسازی) همانطور که نهاییترین جهت برآورده کردن خواستهای بروزآور میانه عمل میکرد، تقریباً به تمامی از میان رفت. این دگرگونی با چنان سرعت خارقالعادهای پیش میرفت که هنرمندان فعال در زمینههای یادشده تقریباً تمام شیوههای امرار معاش خود را از دست دادند. چنین بود که میان آنان نخستین کسانی که حرفهی جدید را فرا گرفتند، به کار مشغول شدند. هنرمندانی هم که چندان پیش از عکاسی با همچون ابزار حرفهای «جانوروح» که هیچ نسبتی با هنر ندارد، مورد هجمه قرار دادند، هنگامی که ضرورت اقتصادی مقاومتشان را در هم شکست، ناگزیر به اتخاذ این حرفهی جدید شدند و کمکم آن را به مشابه شیوهای بیان بهکار بردند.
حقایق جالب راجعبه "جامعهشناسی عکاسی"
فرار از نازیها
ژیزل فروند یه زن یهودی بود که تو دهه ۳۰ میلادی تو آلمان زندگی میکرد. وقتی نازیها اومدن سر کار، زندگی واسه یهودیا خیلی سخت شد. ژیزل که به خاطر عقایدش و مذهبش تو فشار بود، تصمیم گرفت از آلمان بزنه بیرون. تو سال ۱۹۳۳ رفت پاریس، شهری که اون موقع پر از شور و هیجان فرهنگی و هنری بود. اونجا شرایطی جور شد که تونست عکاسی و هنر خودش رو ادامه بده. این مهاجرت نهتنها جونش رو نجات داد، بلکه باعث شد بتونه تو یه محیط آزاد استعداداشو نشون بده.
پیشگام در عکاسی رنگی
اون زمان که عکاسی رنگی تازه اومده بود و هنوز همه سیاهوسفید میگرفتن، ژیزل از اولین کسایی بود که فیلمهای رنگی آگفا رو واسه عکاسی پرتره امتحان کرد. با این تکنیک جدید، پرترههایی خلق کرد که انگار زندهن! رنگها تو عکساش جوری بودن که شخصیت آدمارو بیشتر نشون میدادن. همین باعث شد کاراش حسابی تو چشم بیان. عکاسی رنگی اون موقع یه انقلاب بود و ژیزل با جسارتش تو استفاده از این تکنولوژی، خودش رو حسابی مطرح کرد.
پرتره رسمی رئیسجمهور فرانسه
یکی از افتخارات بزرگش این بود که تو سال ۱۹۸۱، پرتره رسمی فرانسوا میتران، رئیسجمهور فرانسه رو گرفت. این عکس برای کارای رسمی و رسانهها استفاده میشد و اهمیت زیادی داشت. ژیزل تو این عکس، فراتر از یه پرتره ساده عمل کرد و تونست شخصیت و قدرت میتران رو تو تصویرش نشون بده. این کار باعث شد بهعنوان یه عکاس که هنر و سیاست رو قاطی میکنه، بیشتر شناخته بشه.
اولین زن رئیس انجمن ملی عکاسی فرانسه
تو سال ۱۹۷۷، ژیزل اولین زنی بود که رئیس انجمن ملی عکاسی فرانسه شد. این یه موفقیت بزرگ هم برای خودش بود، هم برای زنای عکاس اون زمان. ولی این فقط یه عنوان نبود. تو این موقعیت، کلی کار کرد تا عکاسی رو بهعنوان یه هنر و یه ابزار فرهنگی و اجتماعی بیشتر جا بندازه.