شکلات به ما جایزهی نوبل نمیدهد!
بررسی و خرید کتاب "بازی بخت"
احتمالات، راهنمای زندگی است.
معرفی کتاب "بازی بخت"
بذار یک راز بزرگ رو برملا کنم. برای گرفتن جایزه نوبل کافیه شکلات بیشتری بخوری!
نیازی نیست شب و روز مطالعه کنی، مقاله بنویسی، توی آزمایشگاه بخوابی و کلی سختی بکشی، چون آمار یه رابطهی غیرمنتظره رو نشون میده. هر کشوری که مردمش بیشتر شکلات میخورن، برندهی نوبل بیشتری هم داره. یه رابطهی خطی بین مصرف شکلات و تعداد جایزههای نوبل وجود داره. طوری که میشه تقریب زد با هر ۴۰۰ گرم شکلات بیشتر، یه نوبل جدید به کشور اضافه میشه!
اگه وسوسه شدی بری شکلات بخری، یه لحظه صبر کن. واقعاً شکلات باعث نوبل گرفتن میشه؟ یا فقط این دوتا اتفاق، خیلی تصادفی با هم همزمان شدن؟
اینجاست که “بازی بخت” وارد میشه. کتابی دربارهی همین اشتباههای سادهای که ذهن ما توی درک آمار و شانس مرتکب میشه. لئونارد ملودینو، خیلی راحت و با مثالهای واقعی نشون میده که چطور توی قضاوتهامون از رویدادهای تصادفی، معمولاً گمراه میشیم.
کتاب با داستان پدر نویسنده شروع میشه که توی جنگ جهانی دوم، فقط با شانس زنده موند. بعد کمکم سراغ جاهایی میره که تصادف توشون نقش بزرگی داره، مثل اینکه چرا مردم فکر میکنن برد یا باخت پشت سر هم نشونه یه الگوئه، چرا نمرههایی که میگیریم معیار دقیقی نیستن و یا اینکه چرا شواهد DNA در پروندههای جنایی میتونه اونقدی که ما فکر میکنیم دقیق نباشه!
اینجا با داستانهایی از تاریخ علم آمار و احتمال هم سروکار داریم. مثل کارهای پاسکال و کاردانو یا توضیح مسئلهی معروف مونتی هال. در بعضی فصلها به اشتباهاتی اشاره میشه که مردم حتی توی موقعیتهای جدی مثل دادگاه یا آزمایشهای پزشکی انجام میدن. این اشتباهات معمولاً از درک نادرست آمار میاد.
اگه دوست داری دید دقیقتری نسبت به شانس، تصادف و آمار پیدا کنی بازی بخت از نشر آریاناقلم با ترجمهی میتونه شروع خوبی باشه.
بخشی از کتاب
واقعیتهای جالب درباره بازی بخت
ملودینو قبل از اینکه کتاب رو منتشر کنه، ایدههاش رو توی جلسات غیررسمی داخل دانشگاه کَلتِک(مؤسسه فناوری کالیفرنیا) با استادها و دانشجوها مطرح میکرد تا واکنشها رو ببینه. اولین ارائه عمومیاش توی برنامه Authors@Google بود، جایی که با تاس انداختن نشون داد که حتی مهندسهای گوگل هم در حس آماریشون اشتباه میکنن.
هاوکینگ و ملودینو توی راهروی کَلتِک(مؤسسه فناوری کالیفرنیا) با هم برخورد کردن، کاملا تصادفی. همین برخورد باعث شروع یه دوستی نزدیک شد که آخرش به نوشتن کتابهایی مثل The Grand Design رسید. هاوکینگ جزو اولین کسایی بود که از “بازی بخت” حمایت کرد.
در خیلی از دانشگاهها این کتاب جزو منابع آموزشیه، مخصوصا توی درسهایی که مربوط به تفکر انتقادی یا تحلیل دادهست. مثلا توی کالج دنیسون توی یک درس بینرشتهای ازش استفاده میکنن تا نشون بدن چطور توی موقعیتهای واقعی، ذهن ما درباره احتمال و شانس اشتباه میکنه.
پدر ملودینو از بازماندههای اردوگاه بوخنوالد نازیها بود. خود ملودینو میگه که همین گذشته خانوادگی باعث شد از بچگی به نقش تصادف توی زندگی فکر کنه. همیشه میگه زنده موندن پدرش ربطی به مهارت یا انتخاب نداشت، صرفا یک اتفاق شانسی بود.