
خداحافظ رفیق سیلونه!
بررسی و خرید کتاب "خروج اضطراری"
هیچ بردگیای بدتر از بردگی ناآگاهانه نیست.
معرفی کتاب "خروج اضطراری"
خروج اضطراری فقط یه عنوان نیست، بلکه خلاصهی دقیقی از وضعیتیه که اینیاتسیو سیلونه گرفتارش شده و توی این کتاب روایتش میکنه. موقعیتی که بارها توی این کتاب تکرار میشه. چه تو داستان کوتاههای بخش اول، چه تو بخش دوم، که خود سیلونه با صداقت ماجرای فاصلهگرفتن تدریجی خودش از حزب کمونیست رو شرح میده.
بخش اول کتاب، پر از داستانهای کوتاهیه که ساده بهنظر میان، ولی از دل تجربههای سیاسی و انسانی نویسنده بیرون کشیده شدن. سیلونه، که خودش سالها عضو حزب کمونیست ایتالیا بود، داستانهایی دربارهی عدالت، وجدان، و فشار قدرت مینویسه. ولی نه مثل یه روشنفکر بالای منبر، بلکه مثل کسی که خودش وسط اون داستانها قرار داره.
اما جایی که کتاب واقعاً معنای عنوانش رو نشون میده، بخش دومه. روایتی با عنوان خروج اضطراری که مثل یک اعترافنامهی صادقانست. سیلونه اینجا از تجربهی خودش درون حزب کمونیست ایتالیا مینویسه، از سفرهاش به شوروی، از جلسههای پر از ترس، از سکوتهایی که معنای اطاعت داشتن، و از لحظهای که فهمید نمیتونه بیشتر از این همراه حزب بمونه. خروجش از کمونیسم، قهرمانانه یا بزدلانه نیست. فقط انسانی و پرهزینهست.
اگر به دنبال کتابی هستی که علاوه بر روایتهای جذاب، نگاهی به مسائل اجتماعی و تاریخی داشته باشه، “خروج اضطراری” رو میتونید از نشر ماهی با ترجمه مهدی سحابی تهیه کنید.
بخشی از کتاب
بهراستی رفتن چه مفهومی دارد؟ چه بسیارند کسانی که در یکجا میمانند و همانجا میمیرند، و سراسر زندگی را با آرزوی جزیرههای دوردست و شهرهای دستنیافتنی میگذرانند. و در عوض، غم دوری از وطن همیشه چون خوره مهاجران را آزار میدهد.
حقایق جالب راجعبه "خروج اضطراری"
الهام از دوران کودکی در روستاهای فقیر ایتالیا
سیلونه بخش بزرگی از داستانهای خروج اضطراری رو از زندگی مردم روستایی فقیر ایتالیا الهام گرفته. او با سبک توصیفی خاصی، رنج و سختیهای این مردم و شرایط اجتماعی زمان رو به تصویر کشیده که به خواننده حس نزدیکی بیشتری به فرهنگ و جامعهی ایتالیایی میده.
چطور زلزله بزرگ 1915 به دیدگاه سیاسی سیلونه شکل داد؟
سیلونه در سنین نوجوانی زلزله بزرگی رو تجربه کرد که باعث مرگ بسیاری از اعضای خانوادهاش شد. این فاجعه عمیقاً روی دیدگاه سیاسی و فلسفی او تاثیر گذاشت و به نوعی تمایل او رو به مبارزه با بیعدالتی و ظلم در جامعه تقویت کرد.
چرا سیلونه در ایتالیا به اندازه خارج از اونجا محبوب نبود؟
در دهههای ۳۰ و ۴۰، سیلونه در آمریکا بهشدت محبوب شد و حتی کتابش “نان و شراب” در برابر “خوشههای خشم” جان اشتاینبک بهعنوان کتاب ماه انتخاب شد. اما در ایتالیا، به دلیل تضاد ایدئولوژیکی و مواضع ضد فاشیستیش، توجه زیادی بهش نمیشد. همین امر باعث شده بود که سیلونه بیشتر در کشورهای خارجی شناخته بشه تا وطن خودش.
آیا سیلونه واقعاً جاسوس فاشیستها بود؟
این موضوع بسیار جنجالیه و هنوز محل بحث است. در دهه ۱۹۹۰، شواهدی منتشر شد که نشون میداد سیلونه ممکنه در دهههای ۱۹۲۰ و ۳۰ بهعنوان یک جاسوس برای فاشیستها فعالیت کرده باشه. این تناقض باعث شده که آثارش، بهویژه خروج اضطراری، به چشم برخی خوانندگان کمی دوپهلو به نظر بیاد و حتی برخی به دورویی متهمش کنن. هرچند این ادعاها تایید کامل نشد، ولی همچنان باعث بحث در مورد شخصیت و هدفهای سیلونه شده.